چهار دانشجو شب امتحان بجای درس خواندن به مهمونی و خوش گذرونی رفته
بودند و هیچ آمادگی امتحانشون رو نداشتند.
روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به این صورت که سر
و روشون رو کثیف و کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون
تغییراتی بوجود آوردند.
سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و یکراست به پیش استاد رفتند.
مسئله رو با استاد اینطور مطرح کردند که دیشب به یک مراسم عروسی خارج از
شهر رفته بودند
و در راه برگشت از شانس بد یکی از لاستیک های ماشین پنچر میشه و اونا با
هزار زحمت و هل دادن ماشین به یه جایی رسوندنش و این بوده که به آمادگی
لازم برای امتحان نرسیدند کلی از اینها اصرار و از استاد انکار.
آخر سر قرار میشه سه روز دیگه یک امتحان اختصاصی برای این 4 نفر از طرف
استاد برگزار بشه،