دختر جوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چند ماهه به آرژانتین منتقل شد پس از دو ماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که در این مدت ده بار به تو خیانت کرده ام !!! و می دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم. من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست :با عشق.روبرت
دختر جوان رنجیـده خاطر از رفتارمرد، از همه همکاران و دوستانش می خواهد که عکسی از نامزد، برادر، پسرعمو، پسردایی ... خودشان به او قرض بدهند و همه آن عکس ها را همراه با عکس روبرت، نامزد بی وفایش، دریک پاکت گذاشته وهمراه با یادداشتی برایش پست می کند، به این مضمون روبرت عزیز، مرا ببخش، اما هرچه فکرکردم قیافه تورا به یاد نیاوردم، لطفاً عکس خودت را ازمیان عکسهای توی پاکت جداکن وبقیه رابه من برگردان !!
هیچوقت همسرتون رو به خاطر عیب هایی که داره سرزنش نکنید
چون اون بنده خدا
به خاطر همین عیب ها بوده که نتونسته از شما بهتر پیدا کنه !
♣♣♣♣♣♣♣♣جوکهای خنده دار♣♣♣♣♣♣♣♣
عزیزم
خیلی وقته می خوام یه موضوعی رو بهت بگم
اما روم نمی شه…
من…
من عاشقت شده ام
با من ازدواج می کنی ؟
به نظرت این متن رو واسه اونی که دوستش دارم بفرستم خوبه؟
گفتم تو دختری، اخلاق دخترا رو بهتر می شناسی!
داشتیم میرفتیم قشم
سوار قایق شدیم
بعد یک گروه دختر سوار شدن همه خوشگل و ارایش کرده
مثله این ندید پدیداا پریدن جلو قایق نشستن بنده خدا ها نمیدونستن چه اتفاق تلخی قرار براشون بیوفته
:D:D: تو دلم داشتم میخندیدم بهشون ما ته قایق نشستیم
وسط راه موج زیاد شد جلو قایق 2 متر میرفت بالا شتلق میخرد زمین دخترا رو میگی :D
اااااااااااااه یکی چشماشو بسته بود جیغ میکشید
یکی داشت 14 معصوم و قسم میداد
اون یکی خیس شده بود کل ارایش های که کرده بود پاک شده بود خیلی ترسناک شد یهوو
( بسم الله )
کل مسافر ها هم اینا رو نگاه میکردن میخندیدن یعنی اصلا نفهمیدم کی رسیدیم برا ما که خیلی زود گذشت
ولی فکر کنم واسه اونا یه قرن گذشت
حقتونههههههههههههههههههههه
یه بسته تخمه هم داشتم تفریحم کامل میشد
(الان همه فهمیدین که من قشم رفتم؟)
- از نظر هندوانه تمام انسان ها چاقوکش هستن.
- به پشه می گن: چرا زمستون پیداتون نیست؟ می گه: نه اینکه تابستونا خیلی برخوردتون خوبه!!
- چراغعلی دندونش درد می کرده میره دکتر میگه: همه رو بکش بجز اونی که درد می کنه!!
دکتر می پرسه چرا؟
می گه: بذار مثل سگ تنها بمونه!!
- قدیما یه کیلو سبزی می گرفتی پاک کنی دوتا کفش دوزدکی حلزونی از توش میومد بیرون کلی سرگرم می شدیم، اما حالا چی؟ نه سرگرمی ای نه دلخوشی ای ... هیچی...!
- یعنی فقط کافیه تو خونتون بفهمن که امتحان دارین، اونوقت بخوای دستشویی هم بری؛ میگن کجا؟! مگه تو امتحان نداری؟؟؟