خورشیـد بیـدار می شـود ...
نخستین "فوران پلاسما" در سال 2011 میلادی شب 28 ژانویه در خورشید به وقوع پیوست.
این فوران پلاسمایی بیش از یک شبانه روز طول کشید
.
صبـحانه های خـوردنی از ۵۰ نقـطه جـهان
هر کشوری، آداب و رسوم مخصوص خود را دارد و یکی از اصلی ترین موارد تشکیل دهنده فرهنگ هر کشور، غذاهای آن است. در این میان، صبحانه در میان سایر وعده های غذایی، از اهمیتی فوق العاده در اکثر کشورهای جهان برخوردار است. در این ایمیل، قصد داریم شما دوستان پرشین استار را با غذای صبحگاهی مردمان پنجاه کشور جهان آشنا کنیم.
صبحانه سبک و مغذی ایرانی شامل چای، نان، پنیر، گردو، کره، مربا، عسل می باشد. حلیم و املت نیز از غذاهای رایج در سفره های ایرانی است. حلیم خوراکی لذیذ و مخلوطی از بلغور گندم، نخود، گوشت تکه شده، دارچین و شکر است که بصورت گرم و یا سرد صرف می گردد.
صبحانه رایج در اوگاندا خوراکی معروف به کاتوگو می باشد که ترکیبی از موز سبز پخته شده مخلوط با گوشت گاو یا سس سبزیجات است.
این صبحانه که به مانگیو معروف است از باره
دیـدنی ها و خواندنـی های جـالب
پلیس های مانکن در جاده های ایران!
حتما وقتی آقای مامور خرید پلیس راهور، رفته این مانکن را بخرد و فاکتور را به اسم ناجا گرفته، فروشنده حسابی تعجب کرده ... لابد با تعجب پرسیده: ببخشید جناب سروان! شما مانکن برای چی می خواهید؟ شاید هم اصلا مانکن را نخریده باشند، مانکن فرسوده ویترین یک آشنا بوده است که مامور کشیک، آن را قرض کرده یا هدیه گرفته، در یک اقدام خلاقانه به جای خودش و البته انجام وظیفه، یونیفورم تنش کرده و گذاشته کنار جاده... مهم این است که این مانکن هم تقریبا می تواند به خوبی مامور واقعی انجام وظیفه کند، فقط نمی تواند جریمه بنویسد! ماکت بنز الگانس و سمند دیده بودیم اما این ماکت آدم نما چیز جالب و عجیبی است ... نه؟
منطق مترسک، ترساندن است، مترسک مزرعه و حکایت آن آدمک چوبی، پارچهای با کلاه حصیری برای این است که گنجشکها، کلاغ ها را بترساند که دانهها، بذرها، میوهها را نخورند، بترسانندشان که روزیشان را جای دیگر حواله کند، بگذریم که کمکم کلاغهای باهوشتر، ترسشان از مترسک میریزد، اما این مانکن یونیفورمپوش کنار جادهای مجهز به دوربین سرعت سنج، آمده است یا آورده اندش برای ترساندن آدمها! آدمها را میترساند که خودشان را به کشتن ندهند، خوب هم میترساند! راننده ها زبان جریمه و پول را خوب میفهمند، حتی متاسفانه گاهی بهتر از زبان جان...
هرسال بیست هزار نفر در جادههای ایران میمیرند، جادهها و ماشینها شوخی شوخی ساخته میشوند، سرعت میروند، میپیچیند، می آیند و می روند، اما آدمها، جدی جدی میمیرند، بیست هزار نفر در سال، بیتعارف باید به پلیس حق بدهیم که به هرقیمتی، با ساختن هر نوع مترسک و مانکنی، از مرگ ما جلوگیری کند، دستشان هم درد نکند با این ابتکار مترسکی...!
|
رابطهی سکه و سکسکه و سکته و اینا ...
داشتیم از خوشحالی مثل پودر ماشینلباسشویی کف میفرمودیم که تلفن دوچرخه سوتید. تلفن ما فقط همین یک ملودی را بلد است: سوت سوت سوتک سوت سوت سوتک!
جسارتاً، گوشی را داشته باشید تا اول یک مقدمه عرض کنم خدمتتان. مقدمه این است که در تبوتاب بازار سکه، ما هم برای اینکه از قافله عقب نیفتیم، فکر کردیم مگر ما چلاق تشریف داریم که نرویم توی کار خرید سکه. چرا فقط سکههای 25 تومانی و 50 تومانی تو بساط ما پیدا شود؟ الان دیگر اینجور سکهها توی جیب گدایان و بینوایان هم پیدا نمیشود. البته اگر برداشت سیاسی نشود، داشتیم فکر میفرمودیم بالاخره سرنوشت این اختلاس 3هزار میلیاردتومانی چی شد؟ و اینکه اگر خدای ناکرده ما صاحب چند سکهی ناقابل بشویم پایمان به ماجرای اختلاس باز میشود یا نه! بالاخره هرکس برای خودش اصولی دارد. گوشی را همینطور داشته باشید تا بقیهاش را عرض بفرماییم.
اعتراف می کنم که... همه ی ما سوتی می دهیم، ردخور ندارد. حتی بعضی وقت ها سوتی های بدی هم می دهیم اما می گذاریم لای سبیل و صدایش را درنمی آوریم اما با اینحال بعضی وقت ها توی جمع های خودمانی تعدادی از همین سوتی ها را تعریف می کنیم. پس چرا وقتی کسی اسم ما را نمی داند، سوتی مان را تعریف نکنیم تا بقیه هم لبخندی بزنند؟! اینجا دقیقا برای همین کار است. البته منظور از سوتی می توانند گاف، یا هر کار، باور و فکر خنده داری باشد که وقتی یادش می افتیم خنده مان می گیرد شما هم اعتراف های خودتان را بفرستید. ما هم البته اعتراف می کنیم که بیشتر مطالب این بخش را از شبکه های اجتماعی و وبلاگی با همین موضوع کپی زده ایم، البته آنها اسمش را گذاشته اند؛ "اعتراف های احمقانه شما" ولی به نظر ما این اعتراف ها بیشتر صمیمانه هستند تا احمقانه!
- اعتراف می کنم که: به این سن که رسیدم هنوز وقتی می خوام از در خونه برم بیرون اگه جورابم سوراخ باشه عوضش می کنم با این فکر که اگر تصادف کردم و آمبولانس اومد و منو گذاشتن رو برانکارد و مردم دورم جمع شدن سوراخ جورابم ضایع نباشه...
به قلیدون میگن عروسیت چه زمانیه !؟ میگه : " ایــــــــــــن چهار شنبه نه ، دوشنبه بعدی "
از قلیدون می پرسن نظرت درباره بند گردنیه موبایل چیه ؟ میگه خیلی خوبه فقط موقع شارژ چند ساعتی آدمو علاف میکنه.