ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
عشـق مانند نواختن پیانو است ...
ابتدا باید نواختن رو بر اساس قواعد یاد بگیری ...
سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی ...
-یادت باشه همیشه خودتو بنداز تا بگیرنت چون اگه خودتو بگیری میندازنت
-چه حکایت جالبیست! کلمه زندگی با زن آغاز میشود و مردن با مرد
-کسایی که تا دیروز می گفتن بدون تو نمیتونم نفس بکشم امروز تو آغوش دیگری نفس نفس میزن
-گاهی وقتها سکوت فریاد معرفت است گرچه ساکتیم ولی بیادتیم. ادامه مطلب ...
امید
شخصی را به جهنم میبردند.در راه بر میگشت و به عقب خیره میشد. ناگهان خدا فرمود: او را به بهشتببرید. فرشتگان پرسیدند چرا؟پروردگار فرمود: او چند بار به عقبنگاه کرد... او امید به بخششداشت
عشق
امیری به شاهزاده خانمی گفت: من عاشق توام.شاهزاده گفت: زیباتر از من خواهرم است که در پشت سرتو ایستاده است. امیر برگشت و دید هیچکس نیست .شاهزاده گفت: عاشق نیستی!!!!عاشق به غیر نظر نمیکند
زیبایی
دخترک طبق معمول هر روز جلوی کفشفروشی ایستاد وبه کفش های قرمز رنگ با حسرت نگاه کردبعد به بسته های چسب زخمیکه در دست داشت خیره شد و یاد حرف پدرش افتاد :اگر تا پایان ماه هر روز بتونی تمام چسب زخم هایت رابفروشیآخر ماه کفش هایقرمز رو برات می خرم"دخترکبه کفش ها نگاه کرد و با خود گفت: یعنی من باید دعا کنم که هر روز دست و پا یا صورت 100 نفر زخم بشهتا...و بعد شانههایش رابالا انداخت و راه افتاد و گفت: نه... خدا نکنه...اصلآ کفش نمیخوام
نـامـه ای شگفـت انگـیز که باید 2 بـار خـوانده شـود
داستان کوتاهی که پیش روی شماست یک قصه جادویی است که حتما باید دو بار خوانده شود!
به شما اطمینان می دهم هیچ خواننده ای نمی تواند با یک بار خواندن آن را رها کند!
این نامه تاجری به نام پائولو به همسرش جولیاست که به رغم اصرار همسرش به یک مسافرت کاری می رود و در آنجا اتفاقاتی برایش می افتد که مجبور می شود نامه ای برای همسرش بنویسد به شرح ذیل ...
نامه را در ادامه مطلب بخوانید