ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
شیوانا از آن جاده عبور می کرد و به محض اینکه پیرمرد را دید او را بر دوش گرفت تا به مدرسه ببرد و درمانش کند.
یکی از رهگذران به طعنه به شیوانا گفت: این پیرمرد فقیر است و بیمار و مرگش نیز نزدیک! نه از او سودی به تو می رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد باعث می شود!
حتی پسرش هم او را در اینجا به حال خود رها کرده و رفته است ، تو برای چه به او کمک می کنی!؟
شیوانا به رهگذر گفت : من به او کمک نمی کنم!
من دارم به خودم کمک می کنم !!!
اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم چگونه روی به آسمان برگردانم و از خالق هستی تقاضای هم صحبتی و یاری داشته باشم؟! من دارم به خودم کمک می کنم...
نازنین گند زدم به قالب وبلاگمون برو قبلی رو بزار زود باش!!
چه غلطی کردی؟
عجب بیشعوری بوده یارو....
kheyli bahale ahang male che khanandeiie
تیلور سوییف
نازنین؟
من به یه چیزی پی بردم
من خیلی شبیه تیلور سوییفم نه؟
همه می گن!!!!!!
پس به نظر توام شبیهشم!
naaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa
کوفت!
خیلیم شبیهشم
اصلا تو بگو یه تاره موهات یذره شبیهشه نیست!
چرا چرا چرا
هست هست هست
نوچ نوچ نوچ!
نیست نیست نیست
بهت مب گم هست یعنی هست!
انقدرم حرفای منو بر عکس نکن دوباره به خودم تحویل بده!
nist yani nist
nistttttttttttttttttttttttt