نامت چه بود؟آدم
فرزند؟من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت
بقییشو تو ادامه مطلب بخون!قشنگه!
آن چیست بر گرده نهادی؟امانت است
قدت؟روزی چنان بلند که همسایه خدا،اینک به قدر سایه بختم به روی خاک
اعضاء خانواده؟حوای خوب و پاک ، قابیل خشمناک ، هابیل زیر خاک
روز تولدت؟روز جمعه، به گمانم روز عشق
رنگت؟اینک فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه
چشمت؟رنگی به رنگ بارش باران ، که ببارد ز آسمان
وزنت ؟نه آنچنان سبک که پرم دئر هوای دوست ... نه آ نچنان وزین که نشینم بر این خاک
جنست ؟نیمی مرا ز خاک ، نیمی دگر خدا
جرمت؟یک سیب از درخت وسوسه
آیا کسی به ملاقاتت آمده؟بلی
داری گلایه ای؟دیگر گلایه نه؟، ولی...
ولی چه ؟حکمی چنین آن هم یک گناه!!؟
می خوانمش که چنان اجابت کند دعا
با تشکر از ......از ادرس زیر
چـه نقشـ ـه ایـ نآزی جــونــ ؟
نمیدونم!صبر کن مریم و هلیا و گلنوش بیان باهم یه نقشه ای بریزیم!
چند سالته رها جون؟!
jarian chie?????
باز فضولی کردی؟؟!
همین؟خودتو کشتی یه دونه نظرگذاشتی؟
عموعلی که اینهمه گفت هلیا اومده وبلاگت که...!!!!!!!!!!
عمو علی فقط امروزو نگفته که.....شاید منظورش کلا بوده....چه میدونم!
حالا دیگه ببخشید دفه ی دیگه همین یه دونرم نمی ذارم
میگی جریان چیه یا نه؟
تازه گفت به هلیا گفتم درس نداری گفت نههههههههههههههه!!!
درس نداری؟؟!
کدوم جریان؟
در ضمن سر لپ تاب عمومم نرووووووو!!!!!!!!!!
100بار بهت گفت کامپیوتر مال شماااا،لپتاپ مال اون!دیگه نشنوماااا!!!!