ورود بی جنبه ها مطلقا ممنوع ...!

حتی شما دوست عزیز...!

ورود بی جنبه ها مطلقا ممنوع ...!

حتی شما دوست عزیز...!

از طرف خداوند (طنز)

از طرف خداوند 

از طرف خداوند

 
فرض کنید من اصلا وجود ندارم ؛ بروید مثل آدم زندگی تان را بکنید و این قدر داستان و شعر درست نکنید


خودتان نماینده های من را درست کرده اید که کاسبی کنید و سر همدیگر را کلاه بگذارید ، چرا پای من را وسط می کشید ؟

اگر من خدایم چرا موسی را بفرستم بگویم شنبه را تعطیل کند و عیسی را بفرستم بگویم یک شنبه را و محمد را بفرستم بگویم جمعه را ؟

چرا کاری کنم که عیسوی شرابش را در کلیسا بنوشد و مسلمان به جای شراب شلاق بخورد ؟

چرا یکی چادر بکنه سرش یکی تاپ به تنش ؟

چرا یکی با امام حال کنه یکی با پیغمبر . یکی با خیالش ؟؟؟!!! چرا یکی بشه خاتم بقیه باشن با ماتم ؟؟

اگر من با نام دین وجود دارم و این قدر مهربان هستم که همه دین ها می گویند چرا بیشتر تلفات تاریخ و جنگ ها در تاریخ با نام دین و انجام تکلیف دینی و هدایت مردم و بردن مردم به بهشت صورت گرفته است ؟

فکر کردین اونا که مردن تو بهشتن یا جهنم ؟

اصلا فکر کردین تکلیف اونا که قبل از عیسی و موسی ومحمد و علی مردن چی میشه ؟

اگر من این خدا بودم چرا این همه آدم کج و معوج به اسم من روی زمین خدایی می کنند و کلید بهشت می فروشند و یا دنیا را برای مخلوقات من (؟!) جهنم کرده اند ؟

خدایی که به عبادت محتاج باشد ، خدایی که قسم بخورد جهنمش را از نافرمانان پر می کند ، خدایی که فقط محبان علی را به بهشت راه بدهد و بقیه پیامبرانش بشوند زرشک ، خدایی که می گوید زمین آزمایشگاه است و آدم ها موش آزمایشگاهی و تمام آن چه که در زمین حرام کرده را در بهشت وعده می دهد من نیستم

بروید مغزتان را بکار ببرید و بیخود بی عرضگی هایتان را به اسم این که من چیزی می دانم که شما نمی دانید نگذارید

اگر نمی توانید از پس گردن کلفت هایتان بر بیائید چرا پای من را وسط می کشید ؟ نخیر ؛ قرار نیست من در آن دنیا حساب لات و لوت های دنیا را برسم

اگر عرضه دارید خودتان از خجالتشان در بیائید و الکی خودتان را بچه مثبت های بی عرضه بهشت معرفی نکنید

یعنی چی دست روی دست می گذارید و منتظران فلان و بهمان می شوید. آقا جان قرار نیست کسی را بفرستم.مفهوم شد ؟

همه شماها چند میلیاردی سلول خاکستری در آن مغزهایتان دارید ، بکارش ببرید و بجای تسبیح و استخاره انداختن ، از این سلول ها استفاده کنید تا فاسد نشود

اگر در قدرت طلبی و فریبکاری روی مزرعه حیوانات را هم سفید کرده اید و به همه دنیا گند زده اید چرا می گوئید قضا و قدر من است ؟ یعنی اگه من خدا بودم اندازه مدیر گوگل هم عرضه نداشتم یک دم و دستگاه درست و حسابی راه بندازم که هم کارمندش راضی باشد هم مصرف کننده اش ؟

چرا پولتونو بیخودی به مسجد و کلیسا اهدا میکنید! باور کنید من راضی به این کار نیستم. من بیشتر خوشحال میشدم اگر پولتونو به جاهایی که واقعن احتیاج دارند بدین. دورو بر خودتونو نگاه کنین. مسجد و قبرها و کلیساهای با گنبد طلا به پول شما احتیاج دارن یا مراکز فرهنگی، بیمارستانها، مدارس و یتیمخانه ها؟ باور کنین نمایندگان واقعی من در این مکانها هستند نه در  مسجد و کلیسا! یک کمی به بقیه آدمها هم فکر کنید که دور و برتون هستند و محتاج تا همه بدبختیها پاک شه و  دیگه احتیاج به قبر این و اون پیدا نمیکنین و بهشون فکر نمیکنید و وقتش رو ندارید؟ اصلا مگه من دیوونه ام برای خودم خونه درست کنم و اونهمه بیکار پولدار از خدا بیخبر رو جمع کنم تا پولاشون رو بدن به یه عده دیگه . خونه من تو قلب همه شماهاس.
 

وضع دعا و نفرین هایتان هم از همه بدتر است !بهتان گفته باشم
که 99/99
درصد این دعاها
Spam
است و اصلا در
Mail Box
من ظاهر نمی شود . آخر یعنی چی ؛ خدایا همه را خوشبخت کن ؟

من به شما عقل دادم که فکر کنید 
من به شما دست دادم که عمل کنید 
پا دادم که حرکت کنید و چشم دادم که ببینید و گوش و حس و بینی و ... همه را دادم که خودتان تصمیم بگیرید و انجام دهید و بسنجید  و بفهمید . همه را ندادم که خودم دست به کار مستجاب کردن دعا و استخاره کردن و قانون گذاشتن و قانون اجرا کردن و مجازات کردن و پاداش دادن باشم

شما فکر کردید من اینقدر بی ثباتم که هر دینی رو به مزاق یکی و دلخوشی دیگری وضع کنم . و هر دفعه یه قانون جدید و متضاد با قانون قبلی بگذارم

یه کم از عقلتون استفاده کنید
عقل عقل عقل
عقل عقل عقل
عقل عقل عقل
عقل عقل عقل
عقل عقل عقل
 
 


نظرات 3 + ارسال نظر
helia دوشنبه 22 اسفند 1390 ساعت 11:47 ب.ظ

خیییییییییلی خوب بود!

محسن جمعه 5 خرداد 1391 ساعت 11:23 ب.ظ

کمتر از 40 دقیقه دیگه جواب ارشد میاد اونقدر استرس داشتم از سر شب اومدم توی وب و از وبگردی ناگهانی به وب تو رسیدم و تا الان هی مطالبتو خوندم.از اول تا اینجا رسیدم اونقدر غرق مطالب شدم استرس یادم رفت.دلم نیومد نظر نذارم.بازم ادامه میدم تا ساعت دوازده قبول شده بودم یه نظر میذارم

محسن جمعه 5 خرداد 1391 ساعت 11:23 ب.ظ

کمتر از 40 دقیقه دیگه جواب ارشد میاد اونقدر استرس داشتم از سر شب اومدم توی وب و از وبگردی ناگهانی به وب تو رسیدم و تا الان هی مطالبتو خوندم.از اول تا اینجا رسیدم اونقدر غرق مطالب شدم استرس یادم رفت.دلم نیومد نظر نذارم.بازم ادامه میدم تا ساعت دوازده قبول شده بودم یه نظر میذارم

merc!
ishallah ghabul shi

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد