ورود بی جنبه ها مطلقا ممنوع ...!

ورود بی جنبه ها مطلقا ممنوع ...!

حتی شما دوست عزیز...!
ورود بی جنبه ها مطلقا ممنوع ...!

ورود بی جنبه ها مطلقا ممنوع ...!

حتی شما دوست عزیز...!

‎پـا بـه پـای کودکـی هایـم بیـا …

‎پـا بـه پـای کودکـی هایـم بیـا …

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

 پا به پای کودکی هایم بیا
کفش هایت را به پا کن تا به تا
.
قاه قاه خنده ات را ساز کن
باز هم با خنده ات اعجاز کن
.
پا بکوب و لج کن و راضی نشو
با کسی جز عشق همبازی نشو
.

بچه های کوچه را هم کن خبر
عاقلی را یک شب از یادت ببر
.
خاله بازی کن به رسم کودکی
با همان چادر نماز پولکی
.
طعم چای و قوری گلدارمان
لحظه های ناب بی تکرارمان
.
مادری از جنس باران داشتیم
در کنارش خواب آسان داشتیم
.
یا پدر اسطوره دنیای ما
قهرمان باور زیبای ما
.
قصه های هر شب مادربزرگ
ماجرای بزبز قندی و گرگ
.
غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خنده های کودکی پایان نداشت
.
هرکسی رنگ خودش, بی شیله بود
ثروت هر بچه قدری تیله بود
.
ای شریک نان و گردو و پنیر !
همکلاسی ! باز دستم را بگیر
.
مثل تو دیگر کسی یکرنگ نیست
آن دل نازت برایم تنگ نیست ؟
.
حال ما را از کسی پرسیده ای؟
مثل ما بال و پرت را چیده ای ؟
.
حسرت پرواز داری در قفس؟
می کشی مشکل در این دنیا نفس؟
.
سادگی هایت برایت تنگ نیست ؟
رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست ؟
.
رنگ دنیایت هنوزم آبی است ؟
آسمان باورت مهتابی است ؟
.
هرکجایی, شعر باران را بخوان
ساده باش و باز هم کودک بمان
.
باز باران با ترانه ، گریه کن !
کودکی تو ، کودکانه گریه کن!
.
ای رفیق روزهای گرم و سرد
سادگی هایم به سویم باز گرد!


نظرات 2 + ارسال نظر
یه دختراستقلالیییی مریم پنج‌شنبه 18 مهر 1392 ساعت 07:18 ق.ظ http://safasiti.blogsky.com

ینی تا حالا نشده من بگم بچه که بودم اینطوری میکردم بعد یارو نگه مگه الان بزرگی؟!!
همیشه میگم کوچیک تر که بودم!!!الانم کودکم دیگه!!
پس این پستت به درد من نمیخوره!

وای اینو خوب اومدی :(
ولی خوب بالاخره واسه خودمون که بزرگ شدیم...!

فاطمه نیکیان پنج‌شنبه 18 مهر 1392 ساعت 10:41 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد